آدمها وقتی احساس تنهایی میکنن، خطرناک میشن. کارهایی از دستشون برمیاد که درحالت عادی میگفتن "مگه دیوونهام که اینکارو کنم؟!".
آدمها وقتِ تنهایی روراست باشم؟ باشه. خب "من" وقتِ تنهایی میتونم به خودم آسیب بزنم. نه جسمی نه. طوری روح خودم رو زخمی میکنم که خونِ بیرنگش تموم دیوارهای خونه رو رنگ کنه بدون اینکه کسی بفهمه. حتی چندقطرهش ریخت روی موهای رنگنشده و پر از تارِ سفید مامان. راستی بابا، ببخشید بابت کت جدیدت.
من جوری روحم رو آزار دادم که هیچوقت من رو نمیبخشه. و اگه یه روز به حرف دربیاد، مثل فیلمها نمیگم "بزار برات توضیح بدم". من هیچ توضیحی ندارم.
فقط من تنها بودم. میخواستم آسیب ببینم که شاید تنها نباشم بعد از اون. ولی نتیجهاش غیرقابلتصور بود.
بازم تنها بودم و قسمت جالبش اینه که، کسی نفهمیده بود.
درباره این سایت